جورج اورول، رماننویس برجسته انگلیسی، گفته بود: «زبان سیاسی به گونهای طراحی شده است که دروغها را حقیقت و قتل را محترمانه جلوه دهد و به باد خالص جلوهای محکم بدهد.»
این نکته زمانی معنا و اهمیت بیشتری پیدا میکند که سیاستمداران در مرکز توجه قرار میگیرند و تلاش میکنند افکار عمومی را برای تطبیق و اجرای سیاستهای خود همراه کنند.
یکی از مناسبترین زمانها که استفاده از زبان در سیاست مورد توجه قرار میگیرد، انتخابات است. در زمان انتخابات، سیاستمداران نهایت تلاش خود را میکنند تا دستاوردهای خود را بزرگ جلوه دهند، کاستیهای خود را توجیه کنند و طرحها و برنامههای آینده خود را جذاب و مطابق میل و خواست مردم ارائه کنند. همه اینها از طریق زبان صورت میگیرد.
اما کلمات برای سیاستمداران تیغی دولبه است. از یکسو، کلمات میتواند به سیاستمداران کمک کند تا دروغهای خود را راست جلوه دهند و از سوی دیگر، اگر کلمات بهدرستی، سنجیده و مناسب به کار نرود، میتواند کار دست سیاستمداران دهد و حتی یک اشتباه کوچک به قیمت از دست دادن ریاستجمهوری منجر شود.
در تاریخ مبارزات و مناظرههای انتخاباتی امریکا، موارد زیادی وجود داشته که یک اشتباه لفظی یا خطای کوچک، هرچند غیرعمد، تمام زحمات حزبی را ناکام کرده و هزینههای هنگفتی در پی داشته است.
از آمادگیهای پشت صحنه تا اجرای روی صحنه
سیاستمداران امریکا برای چگونگی پیامرسانی به مردم، مصاحبه با رسانهها و شیوه بیان، سرمایهگذاری زیادی میکنند. بهویژه در زمان انتخابات ریاستجمهوری، تیمی از کارشناسان و متخصصان بهطور نزدیک با رییسجمهور همکاری میکنند.
بهترین نویسندگان استخدام میشوند تا متن سخنرانی رییسجمهور را تهیه کنند؛ مشاوران مختلف درباره آمار و ارقام مشاوره میدهند و متخصصانی نیز به رییسجمهور مشاوره میدهند که کلمات را چگونه ادا کند، در کجا مکث کند و بهطور کلی ادا و اطوار او چگونه باشد. حتی به مسائل بسیار جزئی مانند زمان نوشیدن آب نیز توجه میشود.
در کنار اینها، جمعی از متخصصان به رییسجمهور و نامزدهای ریاستجمهوری مشاوره میدهند که به سوالهای خبرنگاران چگونه پاسخ دهند. پرسش و پاسخهای احتمالی را تمرین میکنند و رییسجمهور را برای سوالهای دشوار آماده میسازند.
مخاطبان تنها صحنه اجرا را میبینند، اما پشت صحنه کار طولانی و فشردهای صورت میگیرد تا صحنهای مطلوب فراهم شود. برای این مهم است که اشتباه لفظی و سوتی صورت نگیرد، اما اشتباه لفظی میتواند کار دست سیاستمداران دهد.
سوتیهای جو بایدن
جو بایدن، رییسجمهور امریکا، در اولین مناظره انتخاباتی دوباره مسئله سوتی و اشتباهات لفظی را به مرکز توجه آورد.
پس از سوتی در مناظره با دونالد ترامپ، که خود آقای بایدن آن را «اشتباه احمقانه» خواند، او دوباره اشتباه لفظی دیگری مرتکب شد. در سخنرانیاش در جمع سران ناتو در واشنگتن، بهاشتباه ولادیمیر پوتین را رییسجمهور اوکراین معرفی کرد و گفت: «خانمها و آقایان، رییسجمهور اوکراین، ولادیمیر پوتین».
جو بایدن در مورد دیگری در یک نشست خبری نیز اشتباه کرد و دونالد ترامپ، رقیب انتخاباتیاش، را بهجای کاملا هریس، معاون رییسجمهور معرفی کرد. این دو یا سه مورد اشتباه لفظی او بیشتر از مجموع صحبتهایش در کنفرانس خبری جلب توجه کرد و سر زبانها افتاد.
انتقادها از جو بایدن در میان رایدهندگان امریکایی به دلیل توانایی فیزیکی او به علت کهولت سن، بهویژه از سوی سیاستمداران حزب دموکرات، افزایش یافت و در نهایت او را وادار به کنارهگیری از نامزدی کرد. بایدن بعدا از کاملا هریس، معاون خود، حمایت کرد.
برخی معتقدند که اگر اشتباهات لفظی و سوتیهای اخیر بایدن نبود، ممکن بود او همچنان نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاست جمهوری باقی بماند، اما این سوتیها مانع رسیدن دوباره او به کاخ سفید شد.
شوخی با پیری؛ پیروزی در انتخابات
جو بایدن، اولین رییسجمهور امریکا نیست که به خاطر کهولت سن، مایه نگرانی رایدهندگان امریکایی قرار گرفته و مورد انتقاد واقع شده است. بایدن و تیم همکارش در حزب دموکرات ماهها تلاش کردند تا با روشهای مختلف این نگرانی را برطرف کنند، اما موفق نشدند.
پیش از این، رونالد ریگان از حزب جمهوریخواه، در ۷۳ سالگی، که در آن زمان پیرترین رییسجمهور تاریخ امریکا بود، با نگرانیهای مشابهی از سوی رایدهندگان مواجه بود.
ریگان نگران بود که والتر ماندل، نامزد ۵۶ ساله حزب دموکرات، از پیری او به عنوان نقطه ضعف استفاده کند و به رایدهندگان نشان دهد که به دلیل کهولت سن، توان رهبری امریکا را ندارد. اما ریگان در سال ۱۹۸۴، در دومین مناظره انتخاباتی، با مهارت شگفتانگیزی از پیری خود به عنوان برگ برنده استفاده کرد و حمایت رایدهندگان را جلب کرد.
وقتی مجری از او پرسید که رایدهندگان امریکایی درباره کهولت سنش نگران هستند و مطمئن نیستند که آیا او توان مدیریت بحرانهای کلان را دارد یا خیر، ریگان با لحن مخاطبپسند و با شوخی به این پرسش پاسخ داد: «میخواهم شما بدانید که من سن را بهعنوان یک موضوع در این کمپین مطرح نخواهم کرد. من قصد ندارم برای مقاصد سیاسی از جوانی و بیتجربگی رقیبم سوءاستفاده کنم.»
این جمله ریگان همه را به خنده واداشت و حتی رقیبش نیز لبخند زد. او پس از این نکته شوخیآمیز، لیوان آب را برداشت و کمی آب نوشید تا پیامش به خوبی در ذهن مخاطبان جا بیفتد.
بعدها برخی گفتند که نوشیدن آب در آن لحظه نیز از پیش برنامهریزی شده بود. این اقدام فرصتی به او داد تا نکتهاش درباره کهولت سن را بهخوبی در ذهن مخاطب جا بیندازد. ریگان در چند لحظه، یک نقطه ضعف سیاسی خود را به فرصتی طلایی برای پیروزی در برابر رقیبش تبدیل کرد و دوباره انتخاب شد.
یک نفس عمیق، یک عمر شکست
یکی از ماندگارترین لحظات در تاریخ مناظرات انتخاباتی امریکا، زمانی است که آل گور، نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری، یک نفس عمیق کشید. در صحنهای که با دقت توسط میلیونها رایدهنده امریکایی نظاره میشد، این حرکت چند ثانیهای کار دست او داد.
در سال ۲۰۰۰، آل گور که در آن زمان معاون رییسجمهور دموکرات بود، با جورج بوش، نامزد حزب جمهوریخواه، رقابت میکرد. در نظرسنجیها، گور از بوش پیشتاز بود تا اینکه مناظره انتخاباتی برگزار شد.
در جریان مناظره، هنگامی که جورج بوش، رقیب جمهوریخواهش، صحبت میکرد، آل گور بهطور بلند نفس عمیق کشید. این نفس کشیدن او کار دستش داد و بسیاری فکر کردند که تحت تأثیر رقیبش قرار گرفته و آمادگی لازم برای مناظره را ندارد.
پس از آن، نتایج نظرسنجیها تغییر کرد و بسیاری این نفس عمیق را یک اشتباه استراتژیک توصیف کردند که نشاندهنده عدم توانایی گور در کنترل احساسات و اضطرابش روی صحنه بود.
در عوض، آرامش و قاطعیت جورج بوش در آن لحظه، این ذهنیت را در میان رایدهندگان امریکایی ایجاد کرد که او فردی قدرتمند و با اعتماد به نفس است و شایسته رهبری به حساب میآید.
علاوه بر این، آل گور اشتباه دیگری نیز مرتکب شد. هنگامی که بوش صحبت میکرد، کمی از جایی که ایستاده بود به جلو آمد. در آن لحظه نامناسب، آل گور نیز برخاست و به سمت بوش حرکت کرد، اما بوش او را نادیده گرفت. این صحنه طوری به نظر رسید که گویی آل گور به دنبال دعوا و جنجال است.
اگرچه آل گور پیش از این مناظره در نظرسنجیها پیشتاز بود، اما در نهایت انتخابات را باخت و جورج بوش پیروز شد.
امتناع از آرایش، ریزش در رأی
در مبارزات انتخاباتی، تمامی جزئیات ظاهری نامزدها معنا و مفهوم خاصی دارند و تأثیر بسزایی در قضاوت رایدهندگان دارند. به همین دلیل برخی روانشناسان معتقدند مردم به طرح و برنامه رأی نمیدهند، بلکه به کاراکتر و شخصیت نامزدها رأی میدهند.
یکی از بارزترین نمونهها در تاریخ مبارزات انتخاباتی امریکا، زمانی است که ریچارد نیکسون، نامزد حزب جمهوریخواه، از آرایش کردن امتناع کرد و این تصمیم به ضررش تمام شد.
در سال ۱۹۶۰، یکی از معروفترین مناظرات تلویزیونی ریاستجمهوری امریکا میان جان اف کندی از حزب دموکرات و ریچارد نیکسون از حزب جمهوریخواه برگزار شد. کندی با ظاهری جمع و جور و جذاب در مقابل دوربینها ظاهر شد، در حالی که نیکسون که بهتازگی از بیماری بهبود یافته بود، ظاهری نامناسب داشت. نیکسون قبل از رفتن روی صحنه مناظره از آرایش امتناع کرد و این تصمیم پیامد ناخوشایندی برای او داشت.
پس از پایان مناظره، بینندگان تلویزیونی کندی را برنده دانستند، در حالی که شنوندگان رادیویی نیکسون را پیروز یا نتیجه را مساوی اعلام کردند. به عبارت دیگر، ظاهر نامناسب نیکسون تأثیر منفی بر نظر رایدهندگان تلویزیونی گذاشت، در حالی که شنوندگان رادیویی نظر متفاوتی داشتند.
در نهایت، کندی در انتخابات پیروز شد و این اتفاق نشان داد که چگونه جزئیات ظاهری میتوانند در سرنوشت یک نامزد تأثیرگذار باشند.
انتخابات ریاستجمهوری امریکا بهوضوح نشان میدهد که زبان و ظاهر نامزدها نقش تعیینکنندهای در شکلگیری افکار عمومی و نتیجه نهایی انتخابات دارند. سوتیها و اشتباهات لفظی، میتوانند بهراحتی زحمات چندین ماهه یک کمپین انتخاباتی را نابود کنند و برعکس، استفاده هوشمندانه از نقاط ضعف میتواند به فرصتی برای پیروزی تبدیل شود.
در نهایت، انتخابات نه تنها آزمونی برای سیاستها و برنامهها، بلکه چالشی برای شخصیت و تواناییهای ارتباطی نامزدهاست که میتواند سرنوشت یک کشور را رقم بزند.