چگونه بحران سلامت روان در محیط کار را مدیریت کنیم

سه‌شنبه ۱۴۰۳/۱۰/۰۴

تحقیقات نشان می‌دهد بیماری‌های روانی در محیط کار، سالانه میلیارد‌ها دلار به اقتصاد جهانی خسارت وارد می‌کند. گروه‌های آسیب‌پذیری چون نیروی کار جوان و والدین شاغل بیشترین تاثیر را از این بحران گرفته‌اند.

همه‌گیری کووید-۱۹ نیز نه تنها این وضعیت را وخیم‌تر کرده، بلکه نگرش عمومی جامعه نسبت به مشکلات روانی را منفی‌تر ساخته‌است.

بر اساس گزارش‌های اخیر فایننشال تایمز، بحران سلامت روان به یک چالش جهانی تبدیل شده که به‌ویژه نسل جوان را هدف قرار داده‌است. این بحران فراتر از یک مسئله انسانی، به معضلی اقتصادی تبدیل شده که هزینه‌های سنگینی را از طریق کاهش بهره‌وری، هزینه‌های درمانی و مراقبتی به جوامع تحمیل می‌کند.

اگرچه تمایل بیشتر افراد به صحبت درباره بیماری‌های روانی ممکن است بخشی از افزایش آمار را توضیح دهد، اما شواهد نشان می‌دهد که افسردگی و اضطراب به واقع در حال افزایش است. این روند صعودی به ویژه پس از همه‌گیری کووید-۱۹ شتاب بیشتری گرفته‌است.

ریشه‌های بحران و تاثیر آن بر محیط‌های کاری

کارشناسان عوامل متعددی از فشارهای مالی گرفته تا سست شدن روابط خانوادگی و استفاده افراطی از شبکه‌های اجتماعی را در بروز این بحران دخیل می‌دانند. این عوامل در کنار یکدیگر، محیط کار را به یکی از اصلی‌ترین کانون‌های بروز مشکلات روانی تبدیل کرده‌است.

در این میان، بخش‌های مالی و حقوقی به دلیل ماهیت پراسترس خود، بیشترین میزان افسردگی و فرسودگی شغلی را تجربه می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد که استرس مزمن در این بخش‌ها نه تنها بر سلامت روان افراد تاثیر می‌گذارد، بلکه می‌تواند منجر به کاهش خلاقیت، نوآوری و در نهایت کارایی سازمانی شود.

گروه‌های آسیب‌پذیر

مطالعات مایند فوروارد، یک اتحادیه تجاری بین‌المللی، نشان می‌دهد که ریسک ابتلا به بیماری‌های روانی با افزایش سن کاهش می‌یابد، به این معنا که نیروی کار جوان‌تر در معرض خطر بیشتری قرار دارد. به‌ویژه نسلی که در اواسط دهه ۲۰۲۰ وارد بازار کار می‌شود، به دلیل تجربه همه‌گیری کووید در دوران تحصیل، آسیب‌پذیری بیشتری دارد.

گروه دیگری که نیازمند توجه ویژه است، والدین شاغل هستند. طبق گزارش دیلویت، تنها در بریتانیا، مشکلات روانی کودکان سالانه هشت میلیارد پوند برای کارفرمایان هزینه در بر دارد. این هزینه‌ها شامل مرخصی‌های استعلاجی، کاهش بهره‌وری والدین و هزینه‌های جایگزینی نیروی کار می‌شود.

نقش کلیدی رهبران سازمانی

تجربه نشان داده که رهبران سازمانی می‌توانند نقش مهمی در تغییر فرهنگ سازمانی و نگرش به سلامت روان ایفا کنند. نمونه‌های موفقی مانند آنتونیو هورتا اوسوریو در بانک لویدز و راب ژوپ در گروه برایت استار با به اشتراک گذاشتن تجربیات شخصی خود، در شکستن تابوهای مرتبط با بیماری‌های روانی پیشگام بوده‌اند. این رویکرد شجاعانه نه تنها به کاهش انگ اجتماعی کمک کرده، بلکه راه را برای گفتگوی باز و صادقانه درباره سلامت روان در محیط کار هموار ساخته‌است.

موانع موجود در مسیر بهبود سلامت روان

علی‌رغم پیشرفت‌های اخیر، هنوز موانع جدی بر سر راه بهبود وضعیت سلامت روان در محیط کار وجود دارد. پژوهش موسسه روانپزشکی کینگز کالج لندن نشان می‌دهد که نگرش عمومی نسبت به سلامت روان پس از همه‌گیری کووید-۱۹ منفی‌تر شده‌است. این مسئله می‌تواند ناشی از افزایش قطبی شدن اجتماعی و این تصور نادرست باشد که برخی افراد از بیماری‌های روانی به عنوان بهانه‌ای برای عدم فعالیت استفاده می‌کنند. این چالش با محدودیت منابع مالی و انسانی برای ارائه خدمات سلامت روان در سازمان‌ها پیچیده‌تر نیز شده‌است.

راهکارهای پیشنهادی

برای مقابله با این بحران، همکاری مشترک دولت‌ها و بخش خصوصی ضروری است. دولت‌ها می‌توانند با اولویت دادن به سلامت روان در خدمات بهداشت حرفه‌ای عمومی و تضمین دسترسی به مراقبت‌های اضطراری، از تلاش‌های کارفرمایان حمایت کنند. همچنین شرکت‌ها باید سرمایه‌گذاری در سلامت روان کارکنان را نه به عنوان یک هزینه، بلکه به عنوان سرمایه‌گذاری سودآور در نظر بگیرند که می‌تواند از طریق افزایش بهره‌وری، حفظ نیروی کار و بهبود عملکرد مالی، منافع قابل توجهی برای سازمان به همراه داشته‌باشد. علاوه بر این، ایجاد برنامه‌های آموزشی برای مدیران و کارکنان در زمینه شناسایی علائم اولیه مشکلات روانی و نحوه حمایت از همکاران، می‌تواند گام موثری در جهت پیشگیری و مداخله زودهنگام باشد.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

خبرها
سیاست با مراد ویسی
خبرها
نگاهی به رویدادهای مهم ورزشی ۲۰۲۴

شنیداری

پادکست‌ها